۱۳۹۰ اردیبهشت ۲, جمعه

بی انصافی است...ما که به میرحسین میگفتیم جنبش رهبر نمی خواهد با دستگیریش به دنبال رهبر بگردیم

در روزهای پرتلاطم اعتراضات، همه می گفتیم جنبش سبز نیازی به رهبر ندارد، و میرحسین و کروبی با جملاتی نظیر "من به عنوان یک همراه جنبش" یا "هر ایرانی ، یک رهبر"  به صورت غیر مستقیم به همه گفت ادعای رهبری جنبش سبز را ندارد، و امروز که در محبس حاکمیت قرار گرفته است ، لینک هایی منتشر میشود که  با محتوای انها میخواهند کسانی که در ان سوی مرز های کشور به خوبی و خوشی زندگی میکنند و هر روز برای تفریح و سرگرمی در تلوزیون های خود ظاهر میشوند را به عنوان رهبر قالب جنبش سبز کنند، و برخی با به به و چه چه به ان دامن میزنند.
میرحسین در داخل کشور است، او خامنه ای را بارها مستقیما به چالش کشید، و با ادب او را به چالش کشید، مثل این جمله:  "می گویند از کشتی نظام پیاده شده اید؛ از کشتی اسلام که پیاده نشده ایم."
در آنسو اما کسانی میخواهند خود را رهبر جنبش جا بزنند که به چالش کشیدنشان فحش های چاله میدانی است، و کیلومترها دورتر از مردم و کشورشان زندگی میکنند، و با راه حل های نانوایی وارشان میخواهند بگویند درد مردم را می فهمند، درد این مردم را کسانی میفهمند که با انها زندگی می کنند، کسانی که همان باتونی را خوردند که مردم می خوردند
در مقابل مردم کسی را امین خود میدانند که در روزهای سخت  و  زیر فشار حاکمیت یک قدم به عقب باز نگشت، کسی که مردم او را به نام "مرد روزهای سخت" می شناسند، کسی که هر روز با عقاید مردم اشنا میشد و همگام با انها  حرکت میکرد، قانون اساسی را وحی منزل نمی دانست، و نــــــــه در پشت کانال های تلوزیونی در هزاران کیلومتر آنطرف تر از مرزهای کشور بلکه با چند خیابان فاصله از دیو حکومت، رو در رو و شاخ به شاخ با او دست و پنجه نرم می کرد.
اینگونه است که وقتی بیانیه راهپیمایی 25 بهمن از سوی انها (با انکه در خطر دستگیری قرار داشتند و دستگیر هم شدند) صادر شد، خیابان ها باز هم صحنه ی حضور مردم شد.
حال بی انصافی نیست ما که به میرحسین و کروبی میگفتیم جنبش رهبر نمیخواهد با دستگیریشان به دنبال رهبر بگردیم؟
نمی دانم... شاید هم معنی انصاف رنگ باخته ... نمی دانم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر